آنتاگونیست چیست؟ ساده ترین توضیح این است که یک آنتاگونیست مخالف قهرمان داستان است. اما این اصطلاح بسیار بیشتر از این معنی می دهد. آنتاگونیست و پروتاگونیست منبع تضاد در یک فیلمنامه هستند – و اگر چیزی در مورد داستان سرایی می دانید، می دانید که وجود تعارض در داستان فیلم نامه ضروری است. بنابراین، با درک اینکه چگونه از آنتاگونیست ها در فیلمنامه نویسی استفاده می شود، ما برای مدیریت تضاد داستان در فیلمنامه های خود اطلاعات بیشتری خواهیم داشت. در این مقاله، ما تمام نیروهای متضاد متفاوتی را که نویسنده می‌تواند انتخاب کند، نحوه عملکرد آنها و نحوه تصمیم‌گیری اینکه کدام یک برای فیلم نامه شما بهتر عمل می‌کند را توضیح می‌دهیم.
نگاهی سریع به مفهوم آنتاگونیست
آنتاگونیست به چه معناست؟ معمولاً برای قهرمان (نیروی مرکزی) یک داستان به معنای دردسر است. راه های مختلفی وجود دارد که فیلمنامه نویسان از موانع مختلفی برای دشمنی با قهرمانان خود استفاده می کنند.
ما قصد داریم به نمونه‌های آنتاگونیست بیشتری از فیلم‌هایی مانند Kill Bill و The Birds نگاهی بیندازیم تا ببینیم فیلمنامه‌نویس‌ها چگونه با آنها کار می‌کنند. بیایید آنتاگونیست را تعریف کنیم.
آنتاگونیست چیست؟
آنتاگونیست نیروی داستانی است که قهرمان داستان با آن مبارزه می کند. چه انسانی، چه طبیعی و چه ماوراء طبیعی. آنتاگونیست که از کلمه یونانی “agonizesthai” مشتق شده است، به معنای واقعی کلمه به انگلیسی “مقابله با” ترجمه می شود. هر قهرمان داستان به یک نیروی متضاد نیاز دارد. اما این بدان معنا نیست که نیرو باید شخصیت دیگری باشد. مانع اصلی قهرمان می تواند محیط باشد، حیوانی مانند یک کوسه قاتل، یک ایده یا چیزی ناقص در درون خودشان.
ویژگی های یک قهرمان یا شخصیت اصلی داستان:
- جایگاه قهرمان را تعریف می کند
- اغلب شرور است
- پیشرفت های پروتاگونیست را متوقف می کند
نویسندگان همچنین از آنتاگونیست ها به عنوان “دشمنان” یا “نیروهای متخاصم” یاد می کنند. ویدیوی بعدی از سخنرانی با استاد اریک ادسون از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، نورتریج گرفته شده است. در اینجا، ادسون نیروهای متخاصم را در فیلم‌هایی مانند The Fugitive، The Silence of the Lambs، Sideways و غیره تحلیل می کند.
معنای آنتاگونیست
چگونه با پروفسور اریک ادسون یک آنتاگونیست بزرگ بنویسیم
ادسون با تجزیه و تحلیل فیلم Sideways به نکته مهمی اشاره می‌کند و می‌گوید که آنتاگونیست‌ها نباید شرور باشند (حداقل مانند مدل اولیه ارسطویی) آنها می توانند هر چیزی باشند که با قهرمان داستان مخالفت کند. در فیلم Sideways، آنتاگونیست اصلی شخصیتی است که تنها در دو صحنه ظاهر می شود – اما تأثیر او بر قهرمان داستان همه جا حاضر است.
رابطه بین قهرمان و آنتاگونیست در روند داستان سرایی کلیدی است. درست است که پروتاگونیست و آنتاگونیست بدون هم تعریف نمی شوند، ولی تاثیر هر دو همیشه به یک اندازه نیست. بیشتر شبیه این است که ” چه کسی می تواند کامل ترین و چالش برانگیزترین مانع برای قهرمان من باشد؟”
بیایید این رابطه را کمی دقیق تر بررسی کنیم.
پروتاگونیست در برابر آنتاگونیست
پروتاگونیست و آنتاگونیست چیستند؟
قهرمان و آنتاگونیست در یک رابطه همزیستی با یکدیگر عمل می کنند. شاید یک راه خوب برای کشف آنتاگونیست ها این باشد که متضاد آنها را بررسی کنیم: قهرمان داستان یا همان پروتاگونیست.
بیایید با استفاده از ویدیوی زیر با قهرمان داستان از جمله انواع و ویژگی های آنها آشنا شویم.
در اینجا نمونه ای از نحوه ایجاد و حل درگیری و کشمکش بین یک قهرمان و آنتاگونیست وجود دارد.
قهرمان داستان: شخصیت A مورد X را می خواهد.
آنتاگونیست: شخصیت B مورد Z را می خواهد.
موارد X و Z در مقابل یکدیگر قرار دارند.
بیایید این متغیرها را به هم متصل کنیم و با انیمیشن The Lion King پیش برویم.
نمونه های پروتاگونیست و آنتاگونیست
در انیمیشن شیر شاه
قهرمان داستان: سیمبا برای پدر مقتولش عدالت می خواهد.
آنتاگونیست: اسکار مغرورانه قدرت مطلق بر سرزمین را می خواهد.
توجه کنید که این دو خواسته یا مورد چگونه بر علیه یکدیگر کار می کنند. دلیل این مسئله آن است که مبارزه قهرمان یا پروتاگونیست در برابر آنتاگونیست رایج ترین نمونه تضاد بین دو شخصیت است. لحظه ای که در آن این شخصیت ها و چیزهایی که می خواهند با هم برخورد می کنند نقطه اوج نامیده می شود.
نمونه نقطه اوج در فیلم شوالیه تاریکی
با استناد به دیالوگ جوکر به عنوان آنتاگونیست
This is what happens when an unstoppable force meets an immovable object
این اتفاق وقتی می افته که یه نیروی غیر قابل توقف با یه شی غیر قابل حرکت روبرو میشه!
دقیقا زمانی که بت من جوکر رو از بالای برج کله پا آویزون کرده ، جوکر متوجه شده به هر دری بزنه و از هر کلکی وارد بشه نمی تونه روی بت من یا همون بروس وین تاثیر بزاره … در حالیکه قهقه می زنه این جمله رو بیان می کنه. باز هم فایده ای نداره و جوکر کاملا شکست خورده و حتی نمی تونه کاری بکنه که بت من یا همون بروس وین به خودش شک کنه و یا در هدفش متزلزل بشه. اینجا آنتاگونیست (جوکر) و پروتاگونیست (بت من) در برابر هم قرار میگیرن و با این جمله جوکر وارد نقطه اوج میشیم.
برای اطلاعات بیشتر نقد زیر از استودیو مارولز را در یوتوب تماشا کنید.
نمونه آنتاگونیست در فیلم های سینمایی
شاید بیش از هر رسانه ای، فیلم های سینمایی پر از شخصیت های جذاب آدم بده، شرور، روان پریش و قلدر بوده اند. در بسیاری از فیلم‌ها، آنتاگونیست جذاب‌تر و/یا خاطره‌انگیزتر از قهرمان است. به شکل خلاصه، لیست زیر، نمونه ای از بهترین بدها را در عالم سینما نشان می دهد. این یک لیست از نمونه های آنتاگونیست در فیلم ها است:
- جوکر در شوالیه تاریکی
- دارث ویدر در امپراتوری ضربه می زند
- سارومان در ارباب حلقه ها
- ولدمورت در هری پاتر
- هانیبال لکتر در سکوت بره ها
- اسکار در شیر شاه
- هانس گروبر در فیلم Die Hard
- کاپیتان هوک در پیتر پن
- گوردون گکو در وال استریت
- هانس لاندا در فیلم حرامزاده های بی آبرو
- مامور اسمیت در ماتریکس
همه این نمونه های آنتاگونیست ماهیتا شرورانه هستند – اما توجه به این نکته مهم است که همه شخصیت های آنتاگونیست شرور نیستند! ما قصد داریم تا اندکی به آنتاگونیست های غیر شرور بپردازیم، اما ابتدا، بیایید ” آدم بده” را تحلیل کنیم.
انواع آنتاگونیست ها چگونه هستند؟
همانطور که قهرمان ها و پروتاگونیست ها متنوع هستند، چندین نوع آنتاگونیست نیز وجود دارد که نویسنده می تواند از بین آنها آنتاگونیست مورد نظر خود را انتخاب کند. هنگام برنامه ریزی برای هر روایت (داستانی، بازی، بازی ویدیویی، فیلمنامه و غیره)، مهم است که بدانید این گزینه ها چه هستند، چگونه کار می کنند و کدام یک برای داستان خاص شما مناسب تر هستند.
اینجا یک لیست اجمالی از انواع اصلی آنتاگونیست ها تهیه کردیم که در زیر به طور جداگانه با جزئیات بیشتر بررسی می کنیم:
- شرور
- ضد شرور
- آنتاگونیست کاذب (اشتباه)
- آنتاگونیست پنهان
- آنتاگونیست بی جان
- آنتاگونیست درونی
- آنتاگونیست قهرمان
البته بین این انواع مختلف باهم همپوشانی دارند. اما آنها همچنین طعم منحصر به فرد خود نوعی از تضاد را نیز نشان می دهند. مانند ست کردن نوشیدنی مناسب با وعده غذایی مناسب، (چلوکباب و نوشابه – نوشابه یا دوغ؟؟) یک نویسنده باید درک قدرتمندی از ویژگی های فردی آنها داشته باشد. بیایید با رایج ترین نمونه شروع کنیم: شرور – the villain.
داستانی که آنتاگونیست آن یک نیروی شیطانی است
آنتاگونیست در مقابل شرور
این یک فرض رایج است که هر آنتاگونیست یک شرور است. علاوه بر این، انواع دیگری از آنتاگونیست ها نیز وجود دارند. شرور معمولی ترین و به یاد ماندنی ترین نوع آنها است.
بیشتر آنتاگونیست ها ذاتاً شرور هستند. این شخصیت ها نمایانگر دیدگاهی متضاد از جهان نسبت به قهرمان داستان هستند. شرور همچنین هر کاری که ممکن است انجام می دهد تا مانع از پیشرفت قهرمان داستان شود.
یکی از نمونه های کلاسیک این شخصیت شرور، جوکر در شوالیه تاریکی کریستوفر نولان است. همه چیز در مورد شخصیت او قرار است حس شرارت را به ما القا کند.
ویدیوی بعدی به بررسی این موضوع می‌پردازد که چرا جوکر یک آنتاگونیست عالی برای بتمن است. به طور خاص، چگونه این دو شخصیت مانند دو روی یک سکه، یکدیگر را آینه می کنند.
آنتاگونیست در فیلم نامه کیست؟
جوکر در نقش آینه شرارت
مولف و سازنده: Ellen The Marvelous
جوکر شخصیتی است که برای ایجاد هرج و مرج در گاتهام کار می کند. تمام وجود او در جانب مخالف شخصیت ابرقهرمان (پروتاگونیست نوین) بتمن، قرار گرفته است.
نمونه مشابه دیگر شخصیت سارومان از ارباب حلقه ها است، شخصیتی که مانع از سفر یاران برای از بین بردن حلقه واقعی قدرت می شود.
اینجا ما بخشی از فیلمنامه The Fellowship of the Ring بررسی می کنیم تا ببینیم سارومان چگونه به گندالف خیانت می‌کند – و چگونه نشان می‌دهد که در تلاش است تا سفر فرودو را متوقف کند. همانطور که در حال خواندن آن هستید، به این فکر کنید که چگونه سارومان به عنوان یک شرور (Villian) برجسته شده است.
برای خواندن کل صحنه بر روی تصویر زیر کلیک کنید یا برای خواندن اسکریپت کامل به بخش تفکیک اسکریپت Fellowship بروید.
اگرچه قبل از این لحظه می دانستیم که سائورون شیطانی است، اما کاملاً مطمئن نبودیم که سارومان قرار است چه نقشی را بازی کند. اما در افشای نقشه شرورانه اش، می بینیم که او مستقیم ترین مانع شخصیت محور برای یاران است.
آنتاگونیست خوب چگونه است؟
آنتاگونیست قهرمان
آنتاگونیست قهرمان، تقریباً همیشه برای مقابله با یک ضد قهرمان استفاده می شود. ضد قهرمان چیست؟ ما یک ضدقهرمان را به‌عنوان یک شخصیت داستانی تعریف می‌کنیم که با نفع شخصی خود تعریف می‌شود… که اغلب از سوی جامعه احساس طرد شدن می‌کند و از مسیر خود ویرانگر خود منحرف شده که منجر به انزوا یا مرگ می‌شود.
فرانک آبگنال (لئوناردو دی کاپریو) از فیلم Catch me if You Can نمونه‌ای عالی از یک ضدقهرمان است – اما او همچنین فردی است که ما در سطح احساسی با او همدردی می‌کنیم. این به آن دلیل است که ما مجذوب عقل او شده‌ایم و نسبت به رنج‌هایی که در کودکی متحمل شده بود، همدل هستیم.
آنتاگونیست اصلی آبگنال کارل هانرتی (تام هنکس) است. ما به عنوان مخاطب تا حد زیادی تمایل داریم که خود را با اخلاق کارل هماهنگ کنیم، زیرا او به دنبال دستگیری کلاهبردار “آبگنال” است.
کارل به عنوان فردی حساس و خوش نیت به تصویر کشیده می شود که به ما کمک می کند با او ارتباط برقرار کنیم حتی اگر واقعاً نمی خواهیم او فرانک را بگیرد.
این دو شخصیت در یک بازی موش و گربه علیه یکدیگر عمل می کنند. کارل می خواهد باور کند که فرانک فضیلت نشان خواهد داد. در صحنه بعدی درگیری بین دو شخصیت به اوج خود می رسد.
قهرمان در مقابل آنتاگونیست در فیلم
Catch Me If You Can
در سرتاسر فیلم Catch Me If You Can، نمونه‌های واضحی از نحوه عملکرد یک قهرمان و آنتاگونیست علیه یکدیگر مشاهده می‌کنیم. فرانک یک قهرمان ضد قهرمان و کارل یک آنتاگونیست قهرمان است.
انسان در برابر طبیعت
جهان طبیعت به مقابله می پردازد
معمولاً یک شخصیت با درون خود (تضاد درون خود) یا محیط و شرایط بیرونی (تعارض با جهان یا شخصیت های دیگر) روبرو می شود. هر دو گزینه های عالی هستند زیرا درگیری داخلی و خارجی می تواند به داستان شما انرژی بدهد.
اگرچه نادر است، اما مواردی از داستان ها وجود دارد که در آن آنتاگونیست یک نیروی محیطی است. این آنتاگونیست محیطی ریشه در ساختار تضاد قدیمی «انسان در برابر طبیعت» دارد.
به ژانر فیلم فاجعه بیندیشید و اینکه چگونه فیلمسازان راه هایی برای تبدیل طبیعت علیه ما پیدا کرده اند. زمین لرزه ها، گردبادها، سیل ها، سونامی ها و غیره همگی نیروهای خارق العاده ای هستند که می توانید شخصیت های اصلی خود را در برابر آن قرار دهید. فیلم‌هایی از این دست به ما یادآوری می‌کنند که اگرچه ممکن است در صدر زنجیره غذایی قرار داشته باشیم، اما هیچ کنترل واقعی بر دنیای طبیعت اطراف خود نداریم.
نمونه بارز «مرد در برابر طبیعت» یا «زن در برابر طبیعت» در فیلم در یکی از بهترین فیلم‌های آلفرد هیچکاک است: پرندگان.
این ویدیوی بعدی از The Take به ما نشان می‌دهد که چگونه تضاد قدرت مرکزی در پرندگان با زیرمتن لایه‌بندی شده است. همچنین به ما نشان می‌دهد که هیچکاک چگونه تعارض را به شیوه‌ای وحشتناک بیان می‌کند.
نمونه آنتاگونیست طبیعی در فیلم
The Birds
انواع شرور
در این کلاسیک هیچکاک، ملانی دانیلز (تیپی هندرن) و مردم خلیج بودگا به طور غیرقابل توضیحی مورد حمله پرندگان دیوانه قرار می گیرند.
“پرنده ها” نیروهای متضاد طبیعت را نشان می دهند، در حالی که ملانی قهرمان داستان است.
چیزی که باعث می‌شود این تضاد به خوبی کار کند، این است که از بسیاری جهات چگونه کاملاً غیرقابل توضیح است. این تضاد منجر به حس ماوراء طبیعی می شود – و ذهن مخاطب را فعال می کند تا حدس بزند که زیرمتن چیست.
ضد شرور
ما قبلاً به ضد قهرمان اشاره کرده ایم، قهرمانی که کارهای قهرمانانه انجام نمی دهد. اما همانطور که اشاره کردیم، نقطه مقابل یک ضد قهرمان، آنتاگونیست قهرمان است. پس ضد شرور چیست؟
آیا تا به حال مونولوگ اوج یک شرور در مورد اهداف و دلایل آنها را تماشا کرده اید و فکر کرده اید: “صبر کن، این مرد یک نکته دارد”؟ اگر چنین است، شما در حال تماشای یک ضد شرور بوده اید.
ضد شرور شخصیتی است که به دلایل خوب کارهای بدی انجام می دهد. روی باتی را از Blade Runner در نظر بگیرید. برای همه مقاصد، باتی شخصیت شرور فیلم است، در حالی که تلاش می کند تایرل را پیدا کند، زمین را ویران می کند.
اما وقتی می شنویم که چرا باتی کاری را که انجام می دهد انجام می دهد، بسیار منطقی است. او محکوم به عمر کوتاهی است و می‌خواهد زمان بیشتری از خالقش بخواهد. رنجی که او احساس می کند قابل درک است.
سکانس نهایی فیلم
Blade Runner
همچنین می‌توانیم به سندروم از The Incredibles نگاه کنیم. همه ما می توانیم قبول کنیم که او مرد بد فیلم است. او قصد دارد مردم بی گناه را بکشد. اما فلسفه کلی او چندان دیوانه کننده نیست.
سندروم فکر می کند جهانی که توسط افرادی اداره می شود که به اندازه کافی خوش شانس هستند که ژن های فوق العاده دارند، اشتباه و خطرناک است. او ممکن است مشکلی داشته باشد.
علیرغم نوع تعریف پیچیده آن، ضد شرور یک خنثی کننده شخصیت اصلی بسیار رایج است. داشتن یک شرور که در فضای خاکستری اخلاقی وجود دارد بسیار جالب تر از داشتن کسی است که کاملا شر شر است.
دشمن قهرمان داستان
آنتاگونیست کاذب (دروغین)
آنتاگونیست کاذب این سوال را می پرسد: “اگر پسر بد شما در واقع آدم بد نباشد و در تمام مدت واقعاً یک پسر خوب بوده باشد چه؟”
خب، شاید این خیلی واضح نباشد. آنتاگونیست کاذب شخصیتی است که برای بخشی از یک فیلم یا سریال خود را شرور معرفی می کند تا در نهایت نشان دهد که در کنار قهرمان داستان است.
معمولاً این نوع شرور با پنهان کردن اطلاعات از قهرمان داستان و مخاطب ایجاد می شود. به سوروس اسنیپ هری پاتر فکر کنید. برای اکثر شخصیت های داستان، هم هری و هم تماشاگران فکر می‌کنند که اسنیپ یک شخصیت شرور و حتی یک Deaththeater بالقوه است.
اما وقتی مشخص شد که اسنیپ در واقع از هری از زمان مرگ مادرش محافظت می‌کند، همه چیز به هم خورد و تغییر کرد.
خاطرات سوروس اسنیپ
Harry Potter
و اسنیپ تنها آنتاگونیست دروغین مجموعه هری پاتر نیست. سیریوس بلک نیز در فیلم هری پاتر و زندانی آزکابان ایفای نقش می کند. سیریوس در ابتدا به عنوان یک شرور کامل معرفی می شود که نقش کلیدی در مرگ والدین هری ایفا کرده است.
نگاهی به معرفی او بیندازید، که در آن کارگردان آلفونسو کوارون به شهرت شیطانی سیریوس متمایل شده است.
مرد خطرناکی به نام سیریوس بلک
Harry Potter and the Prisoner of Azkaban
گری اولدمن نیز با اجرای خود، دندان‌های درهم ریخته‌اش را بیرون می‌آورد و خیره‌ی دیوانه‌وار خود را به نمایش می‌گذارد. این مردی است که شبیه یک شرور معمولی به نظر می رسد.
اما با پیشرفت فیلم، مشخص می‌شود که بلک در واقع یکی از نزدیک‌ترین متحدان هری است و تا پایان زمان حضورش در گروه قهرمان ها ثابت می‌کند که یک دوست و مربی مهم و با ارزش است.
داستان هری پاتر به ما مفید بودن یک آنتاگونیست دروغین را نشان می دهد. این شخصیت مخاطب را سرپا نگه می دارد، در حالی که تلویحاً به ما می آموزد که یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنیم.
آنتاگونیست پنهان
آنتاگونیست پنهان مخالف آنتاگونیست کاذب است. در اینجا، شخصیتی که در ابتدا فکر می کنیم خیرخواه است، در نهایت یک شخصیت شرور می شود.
یک نمونه کلاسیک را می توان در کورالین یافت، جایی که قهرمان داستان، مادر و پدر دیگر را پیدا می کند. در ابتدا، مادر و پدر دیگر همه چیزهایی هستند که والدین واقعی کورالین نیستند: توجه، سرگرم کننده و دلسوز.
اما با پیشروی فیلم، معلوم می‌شود که والدین جدید کورالین تنها چیزی هستند که می‌خواهند باشند، و در واقع دارای انگیزه‌های پنهانی پلید هستند.
انگیزه های پنهان مادر دوم
Coraline
کوکو همچنین یک آنتاگونیست پنهان بزرگ دارد (اسپویل های پیش رو، مردم). در ابتدای فیلم، میگل با ارنستو د لا کروز، موسیقی دان معروف مرده، وسواس دارد.
وقتی میگل فکر می‌کند متوجه شده است که ارنستو پدربزرگ‌بزرگ اوست، به‌طور قابل‌توجهی به وجد می‌آید، و وقتی او را در سرزمین مردگان ملاقات می‌کند، به نظر می‌رسد همه در حال شنا کردن هستند.
اما میگل به زودی متوجه می شود که ارنستو در واقع پدربزرگ خود را کشته است و علاوه بر آن، یک کلاهبرداری است. منجر به این صحنه تپنده قلب می شود:
تشخیص
CoCo
همانطور که کوکو نشان می دهد، آنتاگونیست پنهان لحظات دراماتیک بزرگی را ایجاد می کند که مملو از شوک، خیانت و ناراحتی عاطفی است. اینها احساساتی هستند که ممکن است بخواهید در زندگی روزمره خود از آنها دوری کنید، اما سینمای فوق العاده ای را ایجاد می کنند.
شخصیت های شرور
آنتاگونیست درونی
به نوعی، همه ما یک آنتاگونیست درونی داریم. ما می دانیم که نباید یک بخش شخصیتی دیگر داشته باشیم، اما به هر حال آن را داریم. احتمالاً اکنون باید به رختخواب برویم تا بتوانیم فردا احساس آرامش کنیم، اما آن ویدیوی یک ساعته «تجمیع تخریب‌های باورنکردنی ساختمان» خیلی خوب به نظر می‌رسد که نمی‌توان از آن گذشت.
آنتاگونیست درونی تجسم این جمله قدیمی است، “دو گرگ در درون شما وجود دارد و باید به گرگ خوب غذا بدهید.” اینجاست که قهرمان داستان، بد را تغذیه می کند و تصمیمات خود ویرانگر می گیرد که باعث سقوط خودش می شود.
این موضوعی است که در بسیاری از فیلم‌های دارن آرنوفسکی تکرار می‌شود. در Black Swan، نینا با لیلی تازه وارد مبارزه می کند، اما در واقع، این طبیعت وسواسی خودش است که او را به لبه پرتگاه می کشاند.
قوی سیاه وارد می شود!
فیلم نهنگ به کارگردانی آرانوفسکی هم قهرمانی دارد که بدترین دشمن خودش است. چارلی تا سر حد مرگ خودش را می خورد، و حتی اگر شخصیت هایی که به او اهمیت می دهند از او التماس می کنند که دست از کار بکشد، او این کار را نمی کند (یا نمی تواند).
اوضاع برای چارلی خوب پیش نمی رود
فیلم‌های آرانوفسکی اغلب به‌عنوان فیلم هایی پیچیده به نظر می رسند، و بخش بزرگی از آن به دلیل استفاده او از آنتاگونیست درونی است. تماشای خودسوزی یک شخصیت می تواند دردناک و خسته کننده باشد. با یک دشمن خارجی، حتی اگر یک قهرمان شکست بخورد، می تواند یک نبرد نجیب و سرگرم کننده باشد.
یک دشمن داخلی می تواند بسیار بیشتر، دشوار، ظریف و متأسفانه به زندگی شباهت داشته باشد.
تعريف آنتاگونيست
آنتاگونیست ثانویه چیست؟
در بیشتر داستان ها فقط یک قهرمان وجود دارد. با این حال، می تواند تعداد بی شماری از آنتاگونیست ها وجود داشته باشند. در برخی از فیلم‌ها، یک آنتاگونیست اصلی و سپس چندین آنتاگونیست ثانویه وجود دارد.
یکی از بهترین فیلم‌های کوئنتین تارانتینو، بیل را بکش، یک آنتاگونیست اصلی (بیل) و چندین آنتاگونیست ثانویه (جوخه قتل افعی مرگبار) دارد.
جوخه کشتار در فیلم بیل را بکش
هر کدوم چند تا کشتن!
در این صحنه بعدی، خواهیم دید که چگونه تارانتینو با استفاده از «فهرست مرگ» The Bride، آنتاگونیست های ثانویه را در فیلمنامه Bill Bill خود می نویسد.
یک ترفند مفید این است که قبل از رسیدن به رئیس نهایی، آنتاگونیست‌های ثانویه را به‌عنوان رئیس‌های کوچکی که در یک بازی ویدیویی با آنها روبرو می‌شوید، در نظر بگیرید.
در Kill Bill، The Bride باید قبل از رسیدن به رئیس نهایی با این مینی باس ها , یا رئیس کوچولو ها روبرو شود.
