الن هستم از استودیو مارولز …
و اینبار با یه آموزش خفن و در عین حال ساده در خدمت شما هستم.
در زمینه CGI یا انیمیشن افزوده در سینما، کریستوفر نولان با فیلم Inception یکی از پیشتازانه، ولی خب خیلی صحنه ها هم هست که نولان دوست داره اونا رو کاملا طبیعی ایجاد کنه و حتی گاها دست به ایجاد ساختارهای بزرگ فیزیکی – مکانیکی میزنه و بازیگر رو در اونها اسیر میکنه و اجازه میده که بازیگران در لحظه به شرایط عکس العمل نشون بدن.
در مورد این تکنیک باید گفت که کریستوفر نولان ایده اصلی رو از تکنیک بیومکانیک ، به تدوین کارگردان بزرگ روسی، وزولود میرهولد در قرن نوزده استفاده می کنه. میرهولد در واقع کارگردان تئاتر بود و همیشه در نمایشهای خودش از ساختار های عظیم کارخونه ماننده فیزیکی و گاها متحرک استفاده میکرد و اجازه میداد بازیگران در صحنه با ابزار و محیط صحنه درگیر بشن و عکس العمل های اونا نسبت به وقایع آنی و ناگهانی باشه. به این شکل در واقع میخواست که طبیعی ترین حس رو در رودر رویی با شرایط پیش رو از اونا استخراج کنه.
این آقای میرهولد یه عادت دیگه هم داشت، همیشه موسیقی رو با ارکستر همراه میکرد با اجراهاش و بازیگرا رو پیشاپیش با موزیک تمرین میداد، حالا شما تصور کنین این بازیگر در این ساختار فیزیکی – مکانیکی و اغلب متحرک، با این موسیقی هم باید ریتم خودش رو حفظ میکرد.
قشنگ ترین نمونه این تکنیک بیومکانیک رو در سینما در همون سالهای اوایل قرن بیستم، در فیلم عصر جدید از چارلی چاپلین شاهدش هستیم. در مورد این تکنیک مفصل در یک مقاله به بحث خواهیم پرداخت.
و البته کتابی هم در این مورد هست که فعلا فکر میکنم فقط در فیدیبو در دسترس باشه، وزولد میرهولد ، به تالیف و ترجمه الهام مستوفی که از نشر قطره در دو چاپ پیاپی منتشر شده، مفصلا در مورد این تکنیک بهش پرداخته شده. برای اطلاعات بیشتر میتونید این کتاب رو مطالعه کنید.
برای دانلود و مطالعه کتاب از سایت فیدیبو کلیک کنید
با دیدن این آموزش خیلی نکات برای شما روشن میشه، و حتی اگه کمترین معلوماتی در مورد نرم افزار ادوبی افترافکت دارین، این آموزش شما رو راهنمایی می کنه تا چطور جرات کنید، جا پای کریستوفر نولان بزارید، و خوتون به ساده ترین روش همین صحنه رو یه بار خلق کنید!
دوستانی که علاقمندند و این تکنیک رو امتحان میکنن، میتونن که ویدیوهای ساخته خودشونو برای استودیو مارولز ارسال کنن تا همینجا به اسم خودشون منتشر بشه.
در کل نتیجه اخلاقی این آموزش اینه که،
کار نشد نداره، امکانات نیست، هزینه برمیداره، چمیدونم سانسور می کنن … اینا همش بهانس … ممکنه بشه جسم تو رو در محدودیت قرار بدن و به زندان بندازن، ولی قرار نیست بتونن فکرتو تو قفس نگه دارن. قرار نیست تخیل نکنی و قرار نیست که از این تخیل ، خلاقیت متولد نشه.
و فراموش نمی کنیم که پیتر پروک، کارگردان فقید انگلیسی در کتاب فضای خالی ، که به مقوله تئاتر پرداخته، میگه:
خلاقیت همیشه از دل محدودیت بیرون میاد …
بشر هر چی محدود تر ، خلاق تر
والا