بهترین فیلم های کریستوفر نولان کدامند؟ چگونه آنها را در برابر یکدیگر رتبه بندی می کنید؟ آیا فیلم‌های کریستوفر نولان در طول سال‌ها بهتر می‌شوند و فیلم بعدی نولان چگونه خواهد بود؟ ما فهرستی از بهترین فیلم‌های کریستوفر نولان را تهیه کرده‌ایم که نه بر اساس باکس آفیس، بلکه بر اساس کیفیت داستان، موضوع، هنر فیلمسازی و تجربه سینمایی رتبه‌بندی شده‌اند.
امتیاز فیلم های نولان
بهترین فیلم های کریستوفر نولان
فیلم‌های کریستوفر نولان برای علاقمندان به فیلمسازی نمونه های بسیار خوبی هستند زیرا او یکی از معدود کارگردانانی است که هم نحوه ساخت یک داستان جذاب را می‌داند و هم از طریق تکنیک‌های سینمایی بسیار دقیق از آن داستان پشتیبانی میکند.
کدام فیلم های کریستوفر نولان این کار را بهتر انجام می دهند؟
مونتاژ در آثار نولان
فیلم های نولان
11- دنبال کنندگان (Following) - 1998
اولین فیلم بلند کریستوفر نولان یک فیلم هیجانی 69 دقیقه ای فیلم نوآر است. این فیلم عمدتاً به صورت دستی بود، با یک Arri BL و یک Bolex (هر دو 16 میلی متر) فیلمبرداری شد و کل فیلم سیاه و سفید است.
این فیلم به دلیل محدودیت های مالی و تولیدی نولان در طول یک سال در 15 دقیقه ساخته شد. و نشانه های اولیه سبک کارگردانی و ارزش های سینمایی کریستوفر نولان را در این فیلم می بینید.
فیلم های نولان
10- بیخوابی (Insomnia) - 2002
بی خوابی یکی از ترسناک ترین فیلم های پلیسی تمام دوران است. چرا؟
زیرا کارآگاه درومر یکی دیگر از شخصیت‌های اصلی ناقص در فیلم نولان است. او از همان ابتدا در خطر است و کل فیلم لایه ای از تعلیق منطقی و درام ثابت به دست می دهد.
هیچ ابزار فوق العاده، عناصر فانتزی یا سفر فضایی وجود ندارد … فقط یک کارآگاه واقعا خواب آلود است. تسخیر شده که توسط اعمال خودش احاطه شده است، اما هنوز هم یک قاتل برای دستگیر کردن وجود دارد.
یک رابطه شخصی عالی بین قهرمان و شخصیت شرور (رابین ویلیامز بزرگ فقید) وجود دارد و خطوط بیش از حد معمول محو می شوند.
گرامر فیلم های نولان در اوج اثربخشی است و این به این دلیل است که او تعادل کاملی بین بودجه حرفه ای و محدودیت های معقول برقرار کرده است.
زمانی که کریستوفر نولان بودجه هنگفتی دارد، اغلب سعی میکند تا عینک بصری را با بسیاری از تکنیک‌های کریستوفر نولان در کنار هم قرار دهد، که می‌تواند هر از گاهی به روایت‌های او که به دقت ساخته شده است، خیانت کند.
اینطور نیست که ما از راهروهای چرخان متنفر باشیم، اما گاهی اوقات نولان در بهترین حالت خود قرار می‌گیرد، وقتی داستان‌هایش بیشتر، انسانی‌تر و قابل ربط‌تر هستند.
این فیلم برخی از بهترین بازی‌ها را در بین فیلم‌های نولان دارد.
داستان عالی است و دلیل اصلی قرار گرفتن فیلم در انتهای فهرست فیلم‌های کریستوفر نولان ما صرفاً کیفیت فنی است. نولان تازه شروع کرده بود و سبک کارگردانی او به بلوغ رسیده بود.
برخی از این تکنیک‌های سینمایی که نولان به کار می‌برد شامل کلوزآپ‌های افراطی از نماهای درج، صحنه‌های متقاطع و ساختار داستانی غیرخطی است.
من آن را به شدت دیدن این فیلم را توصیه می کنم.
فیلم های نولان
9- بت من آغاز میکند (Batman Begins) - 2005
Batman Begins واقعا یک فیلم مستقل است. این دقیقا همان داستان اصلی است که مارول و دیگر فیلم‌های DC مدتی است در پی آن بوده‌اند.
دلیل اینکه آنها برای به تصویر کشیدن آنچه کریستوفر نولان توانست به دست آورد تلاش می کنند این است که نمی خواهند بپذیرند که داستان انسانی چیزی است که فیلم های ابرقهرمانی برای تبدیل شدن به تجربیات واقعاً غوطه ور نیاز دارند.
در نظر بگیرید که چگونه او از یک مونتاژ آموزشی در پرده اول فیلم استفاده کرد تا به ما داستان، شخصیت پردازی و آغاز قوس شخصیت وین را ارائه دهد. در اینجا ویدئویی در مورد رویکرد نولان به مونتاژ وجود دارد.
بروس وین یک فرد ناقص است. او توسط احساس گناهش تسخیر شده است، خشم و میل به انتقام او را درگیر کرده است. بروس تندخو است و از ترس خودش فاسد شده است. او کسی است که باید بازسازی شود.
و اون یه جورایی شبیه جوکره
این تغییر او را بسیار مؤثرتر می کند و نولان از الگوی تک اسطوره جوزف کمپبل استفاده کرده، اما پیچش ها و جزئیات خود را به آن اضافه می کند.
صومعه در کوه‌های شرقی، گل‌های آبی روان‌گردان، صحنه تمرین شمشیر روی یخ، بازی بدنام pick-the-ninja. و یا زمانی که بروس دوکار را در حالی که از پرتگاه برفی سر می‌خورد، گیر می‌اندازد.
این صحنه های چشمگیر ما را روی صندلی هایمان میخکوب کردند.
فیلم های نولان
8- شوالیه تاریکی برمیخیزد - ( The Dark Knight Rises ) - 2012
ما گفتیم که هر فیلم را به شکل جداگانه قضاوت می‌کنیم، و من معتقدم هنوز هم می‌توان گفت که شوالیه تاریکی برمیخیزد اگر به خاطر تحسین منتقدان شوالیه تاریکی نبود، با همان استقبال مثبت روبرو نمی‌شد.
شما خودتان نیز این احساس را دارید که این سومین فیلم به شدت افت داشت و حتی برای کریستوفر نولان نیز بسیار پیچیده بود.
آیا ما واقعاً دنباله داستان جوزف گوردون لویت نایت وینگ را می خواستیم؟ احتمالاً نه، اما چرا به همه این شخصیت‌های جدید نیاز داشتیم؟
چرا همه آنها اساساً بن بست بودند؟
ساختار جدید درام، درام ابر قهرمانی
در ساخت سه گانه یا تریلوژی بتمن، نولان از ایده یک قهرمان کلاسیک شروع می کند، تا در نهایت در قسمت سوم این تریلوژی به یک ساختار نو برای یک درام ابر قهرمانی برسد.
در یک درام کلاسیک، همیشه قهرمان یک انسان با اخلاق و با کمال است، ولی بر اساس تعریف فن شعر ارسطو، قهرمان یک درام همیشه یک نقطه ضعف دارد، و او این نقطه ضعف قهرمان را هامارتیا می نامد.
هامارتیا یا همان نقطه ضعف قهرمان ، در واقع همان چیزی است که باعث شکست قهرمان می شود، و با این شکست، بر اساس قواعد و ساختار یک درام تراژیک حس رحم و شفقت در مخاطبین و تماشاگران شکل گرفته و باعث تهذیب و پالایش نفس آنها می گردد.
منتهی بتمن یک قهرمان کلاسیک و معمولی نیست، یک ابر قهرمان است، پس یک ابر قهرمان به هیچ عنوان شکست نمیخورد، بنابراین ابر قهرمان کسی است که توانسته بر نقطه ضعف های خودش فائق شود و به این شکل به درجه ابر قهرمانی برسد.
در این سه گانه، بروس وین در قالب بتمن، تلاش می کند تا با ترسها و تردید های خودش بجنگد، و در عاقبت تبدیل به قهرمانی شود که دیگر شکست برایش معنا ندارد و ترسی از شکست در وجود او به چشم نمیخورد.
در انتهای داستان هم بروس، دقیقا بر اساس آرزوهای آلفرد، که نمودی است از زندگی عاطفی و احساسی بروس، یک زندگی ساده و بدون نام و نشان برای خود رقم می زند تا بتواند مثل باقی آدمها از زندگی خود لذت ببرد.
بنابراین نولان این ابر قهرمان را در انتهای داستان فیلم در حد یک انسان معمولی تنزل می بخشد. به این صورت ثابت می کند که هر انسانی می تواند یک ابر قهرمان باشد، و هر ابر قهرمانی یک انسان معمولی است.
این تلاش کریستوفر نولان برای در هم شکستن ساختار های قدیمی تراژدی و درام ارسطویی، برای تدوین ساختاری جدید برای درام ابر قهرمانی بسیار جای تقدیر دارد.
صحنه‌های شگفت‌انگیزی وجود دارد که شامل یک هواپیماربایی در میان زمین و هوا که از روی بازی های شان کانری در نقش جیمز باند تقلید میشود، اما تدبیرهای مختلف، حفره‌های داستان و پایان فیلم آن چیزی نبود که تماشاگران از نولان انتظار داشتند.
فیلم های نولان
7- یادگاری (Memento) - 2000
Memento سینما را برای همیشه تغییر داد و باعث شکل گیری سبک داستان نویسی کریستوفر نولان شد. فیلم به گونه‌ای که قبلاً هرگز ندیده بودیم از این رسانه بهره کامل برد و از بسیاری جهات هنوز باید از آن استفاده کرد.
ترکیب تم ها و ابزارهای مختلف سینمایی، فیلمی ترسناک و فراموش نشدنی خلق می کند که شما را وادار می کند تا خاطرات خود را زیر سوال ببرید.
و بهترین بخش این است که، به طور کلی، ماجرای این فیلم ممکن است برای شما اتفاق هم بیفتد.
دنیای لئونارد شلبی قابل دسترسی است، حتی اگر شرایط او انتزاعی باشد. نحوه فیلمبرداری و برش فیلم توسط نولان، اوج فیلمسازی عمدی و ساختار داستانی غیرخطی را به ما نشان می دهد.
می‌توانید فرم‌های بالغ تکنیک‌های داستان سرایی او مانند پرش‌های زمانی، درج‌ها، زوایای هلندی و روایت همگرا را ببینید.
در مورد فیلم‌های کوچک‌تر نولان می‌توان چیزی گفت. آنها اغلب مستقرتر هستند، زیرا باید باشند، و این واقعاً کمک می کند تا ایده های پیچیده نولان کمی دلپذیرتر شود. ناگفته نماند ساختار فیلم ما را در موقعیتی بسیار شبیه به لئونارد شلبی قرار می دهد.
همانطور که می گویند کمتر، بیشتر است.
فیلم های نولان
6 - انگاره (TENET) - 2020
با Tenet، کریستوفر نولان یک نوسان بزرگ در آثار خود ایجاد کرد. در واقع، بیشتر موافق هستند که این بزرگترین حرکت او بوده است و ما نمی توانیم او را برای انجام این کار تشویق نکنیم. همچنین برای برادران وارنر باید احترام زیادی قائل شد که به نویسنده ای مانند نولان اجازه داد تا به ساختن فیلمی عظیم با محتوای اصلی که همان زمان باشد ادامه دهد. با این حال، نتوانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند.
از روز اول، فیلم‌های نولان مرزهای چالش‌برانگیز بودن موفقیت گیشه را در هم شکست. در این مورد، ظاهراً نقطه شکست را پیدا کردیم. Tenet اساساً نامفهوم است – از طرح گرفته تا میکس صدا که شنیدن دیالوگ در صحنه های خاص را غیرممکن می کند.
همانطور که گفته شد، فقط به دلیل اینکه درک Tenet دشوار است، تماشای آن همچنان سرگرم کننده است. فیلمبرداری خشن و در عین حال دقیق است، سکانس‌های اکشن رو به جلو و معکوس مطمئناً چشمگیر هستند، و موسیقی لودویگ گورانسون کاملاً غافلگیرکننده است. جالب است که ببینیم نولان چگونه روی این فیلم کار میکند. میانگین ضربات او (اینجا دوباره می‌رویم) هنوز به‌طور باورنکردنی بالاست، مخصوصاً در اوج سیستم استودیو کار میکند. گاهی همه را شوکه میکند.
فیلم های کریس نولان
5- اعتبار (The Prestige) - 2006
The Prestige یکی از بهترین فیلم های مدرن است و بهترین فیلمنامه را در بین فیلم های نولان دارد. نولان چیزی را که با ممنتو خیلی خوب کار می کرد پیدا کرد و آن برق را یک قدم جلوتر برد. سرعت او نیز بهتر شد.
موضوع به دقت با موضوع، دنیای جادوگران، عمل فیلمسازی و سبک شخصی نولان در هم تنیده شده است.
نولان ساختار داستانی و موضوعی پیدا کرد که به عنوان یک استعاره موضوعی برای همه چیز پیرامون فیلم عمل می کند. همانطور که دیگران اشاره کردند، این یک فیلم در مورد جادوگران است، اما خود نیز یک حقه جادو است.
او داستان خود را بر اساس ساختار یک ترفند جادویی بنا کرد و سپس به آن فرآیند و همچنین وسواس های شخصی خود اشاره کرد.
بازیگری، فیلمبرداری، طراحی تولید، لباس، داستان، تدوین – همه چیز درجه یک است. همچنین سوالات مهمی در مورد زندگی، مرگ، شغل، زمان، دوگانگی، جادو، حافظه و تعهد مطرح می کند.
تعهد به دیگران، شما خانواده، دوستانتان، و همچنین به حرفه خود.
فیلم های کریس نولان
4- سرآغاز (Inception) - 2010
Inception برخی از بهترین لحظات مخصوص فیلم های کریستوفر نولان را دارد، اما برخی از… متناقض‌ترین لحظات را نیز در بر دارد.
قانون مهمی که در فیلمسازی باید در نظر گرفت: وقتی مجموعه ای از «قوانین جادویی» را ایجاد کردید، باید ثابت قدم باشید.
به نظر می‌رسد این فیلم کمی با قوانین خودش دست و پنجه نرم میکند و سپس سعی میکند خود را از درون برخی از تدبیرها و حفره‌های داستانی بیرون بکشد، یا به طور کامل مانند رابطه بین گرانش و زمان در هر لایه رویایی، آنها را نادیده می‌گیرد.
مفهوم رویا در مقابل واقعیت به روش‌های جالبی بررسی میشود، به‌ویژه در رابطه با رابطه کاب با همسرش، اما بسیاری از آنتاگونیست‌ها در Inception نیز کمی بی‌چهره و نامشخص هستند.
درست است که ذهن و ایده‌های ما می‌توانند بدترین دشمن ما باشند، اما به نظر می‌رسد بسیاری از صحنه های فیلم Inception از همان مشکلی رنج می‌برند که بسیاری از فیلم‌های مارول دارند.
انبوهی از دشمنان بی چهره پس از مدتی خسته کننده می شوند.
بدون شک، لحظات شگفت انگیز و نمادینی در Inception وجود دارد. گرامر فیلم بسیار قوی است، ایده اصلی مبتکرانه است، ضربه ها از نظر بصری خیره کننده هستند، و صحنه پایان پیچیده کاملاً عالی است. همه این دستاوردها کریستوفر نولان را به عنوان یک فیلمساز واقعا منحصر به فرد تثبیت می کند.
فیلم های کریستوفر نولان
3- دانکرک (DUNKURK) - 2017
کریستوفر نولان اشاره کرد که دانکرک را عمداً مانند یک فیلم جنگی سه پرده ای ساخته است که فقط 106 دقیقه طول طول می کشد. این در حالی است که فیلمنامه Dunkirk تنها 76 صفحه بود.
این بسیار شبیه به Mad Max: Fury Road است.
دانکرک از نظر بصری یک دستاورد فوق العاده است.
دانکرک یکی از معتبرترین و پرتعلیق‌ترین فیلم‌هایی است که تاکنون ساخته شده است و بیننده را با چکاچاک چکمه های سربازان در ساحل دانکرک همراه می کند.
نولان همچنین از ابزار سینمایی مورد علاقه خود یعنی برش متقاطع یا همان کراس کات استفاده می کند.
کل ساختار فیلم تحت تأثیر لحن و آوای چوپان قرار گرفته است که به فیلم اجازه می دهد به طور مداوم در سراسر تعلیق بالا رود. استفاده از هواپیماهای قدیمی، نورپردازی، جلوه های ویژه و کاستی در دیالوگ از ویژگی های بارز این فیلم است.
تام هاردی در حال پرواز کردندر آسمان آتشبار خود، ناله دردناک استوکاس های غواصی، انفجار آهسته اما اجتناب ناپذیر بمباران ساحل.
همه کاملا فوق العاده
اگر این فیلم را در سالن تماشا کردید، به یاد می آورید که طراحی صدا چقدر کر کننده بود. درست مثل یک جنگ واقعی
این فیلم شبیه به یک ترن هوایی است. شما در بند هستید. شما در آن هستید. پیاده شدن ممنوع
بهترین بخش این فیلم این است که چگونه نولان تمام موفقیت های گذشته خود را برداشت و آنها را با تلاشی جدید ترکیب کرد. او می توانست کاری را انجام دهد که بسیاری از کارگردانان انجام می دهند، یعنی اجتناب از چالش جدید و بازگشت به مکان آشنا.
اگر Interstellar، Inception و The Dark Knight Rises از دیالوگ ها و تدبیرهای زیادی رنج می بردند، Dunkirk فیلم رستگاری نولان است.
او در نقد کارش ارزش پیدا کرد و تعدیل کرد.
فیلم های نولان
2 - میان ستاره ای (Interstellar) - 2014
این فهرست از اینجا به بعد سخت تر می شود. میان ستاره‌ای دارای برخی از بهترین صحنه‌های فضای بیرونی از زمان فیلم استنلی کوبریک در سال 2001: یک ادیسه فضایی است.بسیاری از جلوه‌های بصری فیلم از پیش ساخته شده‌اند تا فیلمسازان بتوانند بعداً آنها را «در دوربین» ثبت کنند. این فضای از پیش ساخته شده به بازیگران اجازه می‌داد تا بدون استفاده از پرده سبز نسبت به محیط اطراف خود واکنش نشان دهند. تماشای متیو مک‌کانهی در حال چمن‌زنی در مزرعه یا لغزیدن به درون سیاهچاله تنها بخشی از لحظات عالی فیلم است.
Interstellar یا میان ستاره ای در مقایسه با فیلمی مانند 2001: A Space Odyssey به دلیل همان اشتباهی که به نظر می رسد بسیاری از فیلم های علمی تخیلی مرتکب می شوند، دچار کاستی می شود.
نولان بیش از حد توضیح می دهد.
همانطور که اچ.پی لاوکرافت یک بار گفت: “با همه چیز به صورت مرموز … هیچ چیز را توضیح دهید.”
وقتی اودیسه فضایی استنلی کوبریک را تماشا میکنید، واقعاً فیلم را تماشا میکنید، و در سطح بصری کاملاً منطقی است و به شکلی تماشاگر را جذب میکند که سر جای خود میخکوب میشود.
فیلم میان ستاره ای میتوانست امتیاز بالاتری داشته باشد، تنها اگر 30 تا 50 درصد دیالوگ کمتر داشت.
فیلم های نولان
1- شوالیه تاریکی (The Dark Knight) - 2008
حالا حتما فکر میکنید که چرا شوالیه تاریکی توانست در میان سه فیلم برتر کریستوفر نولان جای گیرد؟
باید توجه داشته باشید که ما بهترین فیلم‌های بتمن یا حتی بهترین فیلم‌های ابرقهرمانی را رتبه‌بندی نمی‌کنیم… ما بهترین فیلم های کریستوفر نولان را رتبه بندی می کنیم.
در شوالیه تاریکی، دیالوگ‌های واقعاً بی‌معنا، و همچنین لحظات بسیار ترسناکی وجود دارد، و اگرچه نمی‌توانم مطمئن باشم که این کار نولان یا برادران وارنر بود، نمی‌توانیم این انتخاب‌های واقعاً عجیب را نادیده بگیریم.
هیث لجر در نقش جوکر ممکن است به عنوان یکی از بهترین بازی های تمام دوران شناخته شود. و در حالی که باب کین این شخصیت جاودانه را ساخت، کریستوفر نولان و هیث لجر کار باورنکردنی ای برای زنده کردن او انجام دادند.
کریستین بیل خیلی هم بد نیست.
نقطه اوج در فیلم شوالیه تاریکی و پدیده کاتارسیس
شوالیه تاریکی: تفکیک و در هم شکنی نقطه اوج
شوالیه تاریکی لحظاتی واقعا فراموش نشدنی و برخی از بهترین بازی های یک فیلم ابرقهرمانی دارد. فیلم همه چیز در مورد هرج و مرج و نبرد است، نه بین خیر و شر، بلکه برداشت نولان از درگیری طبیعی است.
چه اتفاقی می افتد وقتی یک نیروی غیرقابل توقف با یک جسم غیرقابل حرکت برخورد می کند و چگونه هر عملی عکس العملی برابر و مخالف دارد.
برای آشنایی بیشتر با این فیلم، نقد هایی را که توسط استودیو مارولز به این فیلم صورت گرفته است را تماشا کنید.
در مورد کریستوفر نولان بیشتر بدانید …
ما در مورد کریستوفر نولان چیزهای بیشتری برای بحث داریم. مطالب این مجموعه را دنبال کنید تا سبک کارگردانی، نکات کارگردانی، استفاده او از “دایره ها” و برخی از موارد مورد علاقه او در لیست نماها را بررسی کنید.
